Obama: A Falling Hero

<--

اوباما؛

قهرماني که شکست مي خورد

اگر چه پيروزي بر “هيلاري کلينتون”، يک سفر موفقيت آميز به خاور ميانه به همراه سخنراني با شکوه در برلين و اقبال رسانه هاي جهان به “باراک اوباما”، از او قهرماني پيروز ساخته اما امکان دارد اين قهرمان در انتخابات آتي آمريکا طعم شکست را بچشد.

به گزارش سرويس بين الملل برنا، به نقل از اشپيگل، دليل اين همه توجه و اقبال عمومي به “باراک اوباما” چيست؟ آيا او توانايي راه رفتن روي آب را دارد؟ آيا او مي تواند دريا را بشکافد و يا اينکه مردي مقدس است؟ اين ها سوالاتي است که “جان مک کين” نامزد جمهوي خواه انتخابات رياست جمهوري و رقيب وي نيز از خود مي پرسد.

بياييد گوشه هايي از موفقيتهاي اخير اوباما را مرور کنيم؛ او تنها يکبار به عراق رفت و سفر او همزمان شد با مصاحبه “نوري المالکي” با اشپيگل و حمايت از سياست اوباما در مورد عراق، امري که “جرج بوش” را وادار به پذيرش خواسته هاي عراق براي تعيين برنامه زماني جهت خروج نظاميان آمريکا از عراق کرد.

در مرحله بعدي خود “جرج بوش” نيز در کاميابي “اوباما” نقش ايفا کرد. بوش براي نخستين بار يک ديپلمات بلند پايه آمريکايي را براي گفتگو با نمايندگان ايران، راهي ژنو کرد تا تلويحاً بر وعده اوباما در مورد مذاکره بدون پيش شرط با ايران مهر تاييد زده باشد.

حضور اوباما در برلين که استقبال بي نظير آلماني هاروبرو شد عامل ديگري بود تا کفه ترازو را به نفع وي سنگين کند. اينگونه بود که در نظر سنجي هاي پس از بازگشت اوباما از اروپا، وي هشت درصد از رقيب جمهوي خواه خود پيش افتاد. به نظر مي رسد همه چيز بر وفق مراد نامزد سياهپوست دموکرات ها پيش مي رود و در ادامه راه نبايد نگراني وجود داشته باشد. اما اين ستاره نوظهور آسمان سياست آمريکا را خطرات ناشناخته اي تهديد مي کند که احتمال شکست او در انتخابات را افزايش مي دهد.

اين خطرات ناشي از اشکالات استراتژيک اوباما نيست، چرا که احتمال شکست براي هر کسي وجود دارد. مشکل اوباما چيز ديگري است؛ تيم انتخاباتي اوباما تکيه زيادي بر شخصيت “کاريز ماتيک” وي دارد. صحنه هايي مانند استقبال باشکوه در کنار “برج پيروزي” برلين مي تواند با يک حرکت “مک کين” و دست گذاشتن او بر روي نقاط ضعف اوباما (مانند بي تجربگي و خطرناک بودن شعار اصلي او يعني “تغييرات”) محو شود.

دموکرات ها بارها طعم شکست را چشيده اند

نکته ديگري که نامزدي اوباما را براي دموکراتها مشکل ساز مي کند، موضع گيري ضعيف او در قبال قشر کارگر سفيد پوست آمريکاست. هر چند بخش بزرگي از کارگران نسبت به مواضع مک کين نيز ترديد دارند و هنوز به جبهه طرفداران وي نپيوسته اند، اما گرايش سنتي کارگران به جمهوري خواهان، اوباما را در موقعيت ضعيف تري قرار مي دهد. آن ها ترجيح مي دهند آينده شغلي و زندگي خانواده خود را به دستان کسي چون مک کين بسپارند که سرد و گرم روزگار را چشيده، تا اينکه به وعده هاي اوبامايي که به يک ستاره هاليوود بيشتر شبيه است تا يک سياستمدار دل خوش نمايند.

“اوباما” امروز با اين مشکل روبروست که ديگر دلي نمانده که او بتواند به دست آورد. اينکه تمام اروپا دلباخته اوباما باشند در انتخاب او نقشي نخواهد داشت. هر کسي قرار بود در آمريکا شيفه وي شود، تاکنون تصميمش را گرفته است. به همين دليل نامزد پيروز در انتخابات نوامبر کسي است که قادر باشد آراء بخش بزرگ نامصمم آمريکا را که هنوز در ترديد به سر مي برد از آن خود کند. اين بخش از راي دهندگان جزو دسته اي نيستند که با يک سخنراني يا وعده دلفريب عنان از کف بدهند، بلکه آنان با کسي همذات پنداري مي کنند که اطمينان دهد مشکلاتشان را حل خواهد کرد. آنها در پي کسي هستند که بتواند به خواسته هاي بي شمارشان پاسخ درخور دهد، اوضاع نابسامان اقتصادي را سر و سامان بخشد و وضعيت در حال انفجار جهاني را تحت کنترل خود در آورد.

فراموش نبايد کرد که “اوباما” رأي تمام دموکرات ها را نيز همراه خود ندارد. او با زحمت زياد توانست “هيلاري کلينتون” را پشت سر بگذارد. او اين کار را با توجه دقيق به تحليل ها و به دست آوردن 1/1 ميليون رأي بيشتر از کلينتون انجام داد. اين ميزان 2/3 درصد کل آراء بود. به اين ترتيب اوباما با تمرکز بر اين آراء توانست از مجموع 14 ايالت 207 نماينده را با خود همراه کرده و کلينتون را شکست دهد. اين در حالي بود که کلينتون توانسته بود در ايالات کليدي و پر جمعيت پيروز اصلي ميدان باشد و 4/32 ميليون راي را نيز به خود اختصاص دهد.

اوباما نمي تواند حتي به کسب آراي تمام سياه پوستان اميدوار باشد. در ايالت هاي ويرجينيا، جورجيا و کاروليناي جنوبي شمار زيادي از سياه پوستان آفريقايي- آمريکايي زندگي مي کنند که آراء آن ها مي تواند فاصله اوباما با مک کين را دو چندان کند، اما اين سياه پوستان چندين دهه است که به دموکرات ها راي نداده اند.

جواناني که قابل اعتماد نيستند

اما آخرين و شايد مهم ترين فاکتور موثر در پيروزي اوباما حمايت قشر جوان و تحصيل کرده آمريکا از اوست. اين عده مي توانند صفحات اينترنت را مملو از تبليغات وي کنند. اما مشکل کوچک اوباما با اين دسته نيز اين است که راي دهندگان جوان در مورد مسائل انتخاباتي بي تفاوت اند و نمي توان بر پايمردي آنان در مورد انتخابشان مطمئن بود. توقع اين که اين جوانان تا روز انتخابات احساسات و طرز تفکر خود نسبت به اوباما را حفظ کنند، کمي نابجاست. اگر چه اين عده شمار قابل توجهي دارند اما تعداد آن ها همان ميزان است که در انتخابات مقدماتي بود و در اين مدت عملاً افزايش نيافته است.

نکته ديگر به شيوه تيم انتخاباتي اوباما در جذب جوانان باز مي گردد، اينترنت به همان اندازه که مي تواند مفيد باشد، مضر نيز هست. هم اکنون در بزرگترين سايت اينترنتي طرفداران اوباما و در کنار بحث هاي جانبدارانه از او، بحث هاي انتقادي شديد نسبت به مواضع وي در گرفته است. بخشي از اين بحث ها ادامه مخالفت ها با آراء و عقايد او در کنگره است که گروه هاي چپ گرا نمايندگي اش را به عهده داشتند. گذشته از اين گروههاي رقيب نيز با گام نهادن در دنياي اينترنت و تبليغات منفي، در پي بي اثر کردن تلاشهاي دوستان اوباما هستند.

در هر حال اگر اوباما پيروز شود مي تواند قواعد بازي سياسي آمريکا را تغيير دهد. در اين صورت او مي تواند ادعا کند که جوان گرايي و اتکا به تکنولوژي توانسته است بر حلقه مردان متنفذ سالمند چيره شده و ضعف بي تجربگي وي را بپوشاند. تنها در اين زمان است که بايد او را جادوگري خواند که ثابت کرده واقعا توانايي راه رفتن روي آب را دارد.

اما اگر اوباما در انتخابات شکست بخورد، مي توان ادعا کرد که قواعد قديمي هنوز معتبر هستند. در اين صورت مشخص مي شود که دموکرات ها دوباره قرباني قواعد نامشخص خود شده و تن به رسوايي سياسي دردناک ديگري داده اند. اين بار نيز سياستمداران مثل معروف “دموکرات ها عاشق مي شوند ، جمهوري خواهان از قواعد پيروي مي کنند” را زمزمه خواهند کرد. و به اين ترتيب انتظار براي کشف ديگري از دموکرات ها در انتخابات آينده آغاز مي شود.

با تمام اين تفاسير دمکرات ها يک گام جلوتر از جمهوري خواهان هستند و اين برتري تا زماني که “مک کين” از خواب غفلت برنخاسته و رو در روز اوباما نايستاده است ادامه خواهد يافت. هر چند در حال حاضر مفهوم حزب براي اوباما، دموکرات ها و برليني ها يکي است.

About this publication