The Difference in the Storm: Calming Relations between London and Washington

<--

سفر ديويد كامرون نخست وزير انگليس به آمريكا و ملاقات وي با باراك اوباما شايد موضوعي داراي اهميتي ويژه به نظر نرسد، چون مقامات لندن و واشنگتن بارها در طول روابط تاريخي خود به عنوان متحدين استراتژيك و سنتي با يكديگر ديدار و مذاكره داشته‌اند، اما در اين برهه گفت‌وگوهاي كامرون و اوباما تحت تاثير اختلافاتي قرار داشت كه هر دو طرف سعي در پنهان كردن آن داشتند.

موضوع رسيدن لكه‌هاي نفتي به سواحل ايالت‌هاي «لوئيزيانا»، «فلوريدا» و «نيواورلئان» و حمايت لندن از شركت «بي.پي» كه گفته مي‌شود در كنترل شكستگي لوله نفت در خليج مكزيك اهمال كرده است، موجب شد تا مقامات كاخ سفيد رسماً از شركت بريتيش پتروليوم و دولت انگليس تقاضاي خسارت كنند.

نمي‌توان به موضوع آلوده شدن سواحل آمريكا به نفت به عنوان يك مسأله صرفاً زيست محيطي نگريست، چون تبعات اين آلودگي دامن‌گير سياستمداران واشنگتن نيز شده است و ساكنان ايالت‌هاي مجاور خليج مكزيك، دولت و شخص اوباما را مسئول اين بحران مي‌دانند. موضوع لكه‌هاي نفتي تا آنجا اهميت يافت كه رئيس جمهوري آمريكا چندين بار به مناطق آلوده رفت و در گفت‌وگوهاي خود با مقامات اين ايالت‌ها ضمن ابراز نگراني از تشديد آلودگي‌ها به مردم قول داد كه دولت با تمامي توان خود به مقابله با اين چالش خواهد پرداخت و خسارات ناشي از آن را تامين خواهد كرد؛ موضوعي كه تاكنون عملي نشده است. تحليلگران پيش‌بيني كرده بودند كه موضوع حمايت مستقيم لندن از شركت بي.پي و خشم مقامات كاخ سفيد، يكي از محورهاي گفت‌وگوهاي اوباما و كامرون باشد، اما شاهد بوديم كه رئيس جمهوري آمريكا و نخست‌وزير انگليس در رابطه با اين بحران سخني در حد اين فاجعه به ميان نياوردند و وانمود كردند كه مسائل بين‌المللي از اهميت بيشتري برايشان برخوردار است. چالش‌هاي مرتبط با شركت بي.پي به لكه‌هاي نفتي محدود نشد و اسناد و مدارك به دست آمده نشان داد كه اين شركت نفتي براي دستيابي به منابع نفتي ليبي، بر اسكاتلند فشار وارد كرده است تا «عبدالباسط المقرحي»، يگانه متهم انفجار مرگبار لاكربي را آزاد كند. آزادي المقرحي در آن زمان با واكنش خفيف آمريكا روبرو شد، اما پس از روشن شدن ابعاد تازه‌اي از دخالت بي.پي در آزادي اين متهم، سناتورهاي آمريكايي خواستار توضيح رسمي مقامات لندن در اين رابطه شدند. موضوع المقرحي و شركت

بي. پي اگرچه در مذاكرات ميان اوباما و كامرون منعكس شد، اما دو طرف سعي كردند تا به آرامي از اين اختلاف نيز عبور كنند تا تنش موجود در مناسبات لندن – واشنگتن بيش از اين آشكار نشود.

از ديگر سو، بر هيچ‌كس پوشيده نيست كه آمريكا و انگليس به عنوان دو كشور اصلي آغازگر جنگ افغانستان، به اهداف خود در اين كشور بحران‌زده نرسيده‌اند، اما مقامات اين دو كشور سعي كردند تا با خوب جلوه دادن اوضاع در افغانستان، آنچه را كه كارشناسان از آن با عنوان شكست مفتضحانه ياد مي‌كنند، از توجه افكار عمومي دور كنند. پرواضح است كه افزايش تلفات نظاميان آمريكايي و انگليسي كه در افغانستان بيشترين نيروي رزمي را دارند، موجب شده است تا لايه‌هايي از نارضايتي در ميان مردم و سياستمداران اين دو كشور به وجود آيد.

از ديگر سو، اوباما اكنون با دولتي در انگليس روبروست كه معاون نخست وزير آن «نيك كلگ»، با به چالش كشيدن موضوع آغاز جنگ‌هاي عراق و افغانستان، دولت وقت لندن و واشنگتن را مسبب اصلي كشتارها مي‌داند. نبود همسويي كامل دولت جديد انگليس با سياست‌هاي آمريكا مي‌تواند در درازمدت به چالشي در روابط دو كشور تبديل شود و مديريت جنگ در عراق و افغانستان را با مشكل مواجه كند.

موضوعي كه اوباما و كامرون به خوبي به آن واقفند، اما سعي دارند تا با پنهان‌سازي و فرافكني، وجود اختلافات را در حاشيه قرار دهند.

از ديگر سو سران آمريكا و انگليس سعي كردند تا با بزرگنمايي و خلاف واقع جلوه دادن موضوع فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي ايران توجه افكار عمومي را از اختلافات موجود و شكست‌هاي پياپي در جنگ افغانستان دور كنند.

سياست‌هاي نخ‌نما و دوگانه انگليس و آمريكا در قبال برنامه صلح‌آميز هسته‌اي تهران، كاملاً در مذاكرات اوباما و كامرون هويدا بود. در حالي كه اين دو از ادامه گفت‌وگوها با ايران سخن به ميان آوردند، شاهد بوديم كه كامرون از تلاش انگليس و آمريكا براي تصويب قطعنامه‌هاي تحريمي جديد عليه كشورمان خبر داد؛ موضوعي كه كارشناسان از آن صرفاً به عنوان ابزاري براي فرافكني ياد مي‌كنند. به هرحال وجود اختلاف در روابط انگليس و آمريكا كتمان ناپذير است و مقامات اين كشورها هر‌اندازه هم تلاش كنند، نخواهند توانست شكاف‌هاي موجود را در كوتاه‌مدت ترميم و آنها را از معرض ديد جهانيان پنهان كنند.

About this publication