سرویس خارجی: پنجاه سال اعمال فشار و تحریم و صدها بار توطئه برای ترور فیدل کاسترو با اعتراف واشنگتن به شکست سیاست فشار علیه کوبا و اقدام به از سرگیری روابط پایان یافت.
«فیدل الخاندرو کاسترو» از والدینی در تاریخ ۱۳ آگوست ۱۹۲۶که از اسپانیا مهاجرت کرده بودند به دنیا آمد. خانواده فیدل از کشاورزان زمین دار و ثروتمند محسوب میشدند. او در کوبا مشغول تحصیل شد و با ورود به رشته حقوق در سال ۱۹۴۵ از دانشگاه هاوانا در سال ۱۹۵۰ موفق به اخذ مدرک دانشگاهی شد.کاسترو جوان زمانی که دانشجو بود به یک گروه دانشجویی پیوست که علیه فساد سیاسی مبارزه می کردند در همین حال به عنوان وکیل در یک دفتر وکالت کوچک مشغول به کار شد اما اندیشه های بزرگی در سر داشت.
او در نظر داشت وارد پارلمان کوبا شود اما کودتای «فولخنسیو باتیستا» دیکتاتور تحت حمایت آمریکا منجر به لغو انتخابات پارلمانی شد. کاسترو که حالا دیگر یک چریک جوان شده بود در راس یک گروه سازمان یافته به یکی از پایگاه های نظامی حمله کرد اما ۸۰ تن از یارانش را از دست داد و خود نیز دستگیر شد.
برای فیدل حکم ۱۵ سال زندان تعیین شد اما در ماه می ۱۹۵۵ خیلی زودتر از اتمام دوران محکومیت مورد عفو قرار گرفت و در دسامبر ۱۹۵۶ با گروهی از مردان مبارز به کوه ها گریخت تا از آنجا جنگ چریکی علیه دولت کوبا را هدایت کند.
با افزایش محبوبیت مردمی کاسترو و پیوستن بسیاری از افراد نیروهای مسلح کشور به صفوف هواداران وی، باتیستا در اول ژانویه ۱۹۵۹ از کشور گریخت و کاسترو ریاست جمهوری کشورش را با تبدیل سیستم حکومتی آن به نظامی کمونیستی برعهده گرفت تا کوبا اولین کشوری باشد که در جهان غرب به اردوگاه کمونیستی وارد می شود.
او به سرعت تبدیل به یکی از دشمنان سرسخت آمریکا در آمریکای لاتین شد.توهین و تحقیر حاکمان آمریکا علیه کوبایی ها از همان ابتدای قدرت گیری فیدل کاسترو مشهود بود.
در آوریل ۱۹۵۹ کاسترو سفری رسمی به ایالات متحده داشت اما دولت آیزنهاور،رئیس جمهوری وقت آمریکا به دلیل اعلامی «مشغولیت به بازی گلف» از دیدار با او امتناع کرد و ریچارد نیکسون معاون وی با کاسترو دیداری داشت.
در ۱۹۶۰ کوبا شروع به خرید نفت از اتحاد جماهیر شوروی کرد و معاهدات مختلفی را با آن کشور به امضا رساند. در آوریل ۱۹۶۱ جنگ معروف به خلیج خوک ها علیه کوبا رخ داد اما این کودتا برای براندازی دولت کاسترو در کوبا که سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) آن را هدایت می کرد با شکست مواجه شد.
در اولین واکنش ها به اقدامهای خصمانه آمریکایی ها، کوبا چراغ سبز روابط راهبردی تر و دفاعی را به شوروی داد و طولی نکشید که موشک های بالستیک روسی در حیات خلوت آمریکا استقرار یافتند تا به گفته خورشچف، رئیس جمهوری وقت شوروی، مانع از تلاش مجدد ایالات متحده برای جنگ علیه کوبا شوند.
در ۱۵ اکتبر ۱۹۶۲ هواپیماهای جاسوسی آمریکا سایت های موشکی شوروی را در خاک کوبا کشف کردند و دریافتند که خطر بالقوه ویرانگری در ۹۰ مایلی مرزهای مشترک کوبا و آمریکا خفته است. آمریکایی ها به تکاپو افتادند. حالا دیگر کوبای کاسترو برگ تعیین کننده ای در بازی دو قطب بود و در همین حال وجه المصالحه ای برای پرونده های پیچیده بین المللی دو ابرقدرت. شوروی موافقت کرد که موشکهای خود را از خاک کوبا خارج کند به شرط اینکه آمریکا نیز متعهد شود با کوبا نجنگد و موشک های بالستیک خود را از ترکیه خارج کند.
با این حال، توافق دو ابر قدرت مانع از ادامه سیاستهای خصمانه آمریکا و سازمان جاسوسی آن (سیا) علیه کوبا و شخص کاسترو نشد.از آن زمان تا کنون محاصره و تحریم کوبا به بهانه های مختلف از سوی آمریکا دنبال شده است.
سایت خبری رسمی کوبا «آنسا» گزارش داد که رهبر انقلابی ۸۵ ساله کوبا در زندگی سیاسی خود یعنی از سال ۱۹۵۹ تا سال ۲۰۰۶ در مجموع از ۶۳۸ سوءقصد جان سالم به در برده که همه این سوءقصدها پیش از واگذاری قدرت فیدل به برادرش رائول کاسترو در سال ۲۰۰۶ روی داده و (سیا) سازمان جاسوسی آمریکا در خارج از این کشور عامل آنها بوده است.
این پایگاه در ادامه گزارش خود اعلام کرد که تلاش های متعددی برای سوءقصد علیه فیدل کاسترو صورت گرفت که از جمله این حملات می توان به تیراندازی علیه وی، جاسازی مواد منفجره در کفش او، ریختن سم در سیگارش یا جاسازی مواد منفجره در توپ بیس بال او اشاره کرد.
ژنرال و رئیس سابق سرویسهای امنیتی کوبا «فابیان اسکالانته» کتاب های زیادی در مورد تلاش برای سوءقصد های مختلف علیه فیدل کاسترو نوشته و عنوان کرده است که بحرانی ترین و
پر حادثهترین زمان زندگی این رهبر انقلابی در سال ۱۹۶۳ بوده است .
فابیان اسکالانته به عنوان نمونه ای از سوء قصدها نوشته، در ماه مارس سال ۱۹۶۳، فیدل کاسترو در کافی شاپ هتل هابانا سفارش نوشیدنی می دهد که پیشخدمتی که مامور انداختن قرص پوتولینوم در نوشیدنی بود با مخفی کردن قرص در فریزر باعث یخ زدن آن می شود و به همین دلیل این دسیسه نافرجام باقی می ماند.
اکنون اظهارات اخیر باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا درباره از سرگیری روابط با کوبا از سوی برخی ناظران سیاسی به منزله پایان نیم قرن انجماد روابط واشنگتن- هاوانا تفسیر شده است. رئیس جمهوری آمریکا گفت: اکنون زمان در پیش گرفتن رویکردی جدید در قبال کوبا است چون سیاست انزوای آن جواب نداده است.
اکنون اما با وجود اعتراف آمریکایی ها به بی ثمر بودن اعمال فشار و تحریم ها علیه کوبا و همچنین ضرورت از سرگیری روابط، نمی توان گفت این امر می تواند به معنای پایان خصومت دولت آمریکا علیه حکومت و مردم کوبا باشد؛ شاید باید منتظر ماند و تحولات بعدی را شاهد بود. زمان، ابهام ها را در این باره برطرف خواهد کرد.
در همین رابطه،یک روزنامه روسی در تحلیل از سرگیری روابط کوبا و آمریکا، دستاندازی به منابع نفتی کوبا و فراهم آوردن بستر تغییر نظام در این کشور را به عنوان مهمترین انگیزههای آمریکا در این مسئله عنوان کرده است.سرتیتر خبرگزاری های بینالمللی طی چند هفته اخیر با خبری جنجالی در مورد کوبا و آمریکا و بهبود روابط پس از چندین دهه دشمنی متقابل پر شده بود. اخبار به گونهای منتشر شد که گویا قرار است شعب مکدونالد آمریکا جای جای جزیره کوبا را فرا بگیرد و خیل عظیم رفت و آمد مهاجران میان دو کشور از سر گرفته بشود. اما با فاصله گرفتن از تبلیغات و هیاهوی رسانهای به بخش مهمی از واقعیاتی میرسیم که بنیانهای روابط دو کشور را تشکیل داده است.
اخیرا و پس از تماس تلفنی روسای جمهوری کوبا و آمریکا «رائول کاسترو» رئیس جمهوری کوبا خبر از وقوع تحولی تاریخی در روابط دیپلماتیک این کشور داد. باراک اوباما نیز از فصلی جدید در روابط آمریکا و کوبا یاد کرد.
با این حال واقعیتی که هنوز در پس پرده این اظهارات باقی مانده است، تحریمهای غیر انسانی آمریکا علیه کوبا است که از سال ۱۹۶۲ مردم این کشور را در تنگنا قرار داده است. روزنامه روسی «پراودا» در گزارشی تفصیلی این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده است.کاسترو یک روز پس از تماس تلفنی رئیس جمهوری آمریکا با وی، با اعلام مواضع جدید کشور خود و تصمیم به از سرگیری روابط دیپلماتیک با آمریکا، تاکید کرد که این روابط به معنای حل و فصل مشکل اصلی که همانا تحریمهای اقتصادی ظالمانه علیه کوبا است، نیست و این تحریمها باید از میان برداشته شود.
در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا کوبا را برای بهبود روابط خود انتخاب کرده، به چند نکته میتوان اشاره کرد. نخست اینکه آمریکا همواره در مجامع بینالمللی از جمله مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص سیاستهای خود مقابل کوبا تنها بوده است و مورد انتقاد جدی از سوی سایر کشورها قرار گرفته است.
اوباما در حال حاضر به خوبی درک کرده که دیگر تایید افکار عمومی جهانی را بهدنبال ندارد و در جهان معاصر آمریکا به شخصیت منفوری بدل شده است که با برخورداری از ۱۵۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان به مداخله در امور سایر کشورها میپردازد. مداخلات آمریکا در حالی صورت میگیرد که همواره سعی کرده روسیه را برای اقدامی مشابه در کریمه مورد انتقاد جدی قرار دهد.
دیگر این که آمریکا میتواند با بازگشایی سفارت خود در کوبا، سازمانهای غیر دولتی خودرا بار دیگر در این کشور فعال کرده و با اقدامات خرابکارانه، بستر انقلاب رنگی و یا موارد مشابه را در این کشور فراهم کند. افزون بر این، کوبا به تازگی در سواحل شمالی خود منابع جدید نفت اکتشاف کرده است. این ذخائر جدید میتواند یکی از انگیزههای آمریکا برای از سرگیری روابط با کوبا باشد.
توجه به زمینه بروز حوادث
پراودا در گزارش خود تاریخ سیاست خارجی آمریکا طی چند دهه اخیر را گواه تفاوت فاحش سیاستهای اعلامی و اعمالی این کشور خوانده است. تنها کافیست آنچه که سیاستمداران آمریکا در زبان اعلام میکنند را عکس کرده تا بتوان به سیاست واقعی که در پس پرده آن وجود دارد، پی برد.
با استفاده از همین الگو، زمانی که اوباما مدعی میشود که آمریکا قصد ندارد با الگوی پیشین خود به روابط با کوبا ادامه دهد و بر آن است که به مردم این کشور کمک کند، منظورش این است که هم اکنون که کوبا ذخائر نفتی گستردهای در دست دارد و جز ۲۰ کشور اول دارنده نفت در جهان است و از سوی دیگر تحریم اقتصادی نیز کارایی خود را از دست داده است، آمریکا قصد دارد با دست اندازی به منابع نفتی این کشور، زمینه براندازی حکومت آن و برقرار کردن دولتی حامی واشنگتن را فراهم کند.
اگر آمریکا در مورد اهداف اعلامی خود در کوبا صادق است، چرا سالها پیش اقدام به لغو تحریمها علیه کوبا نکرد؟ اگر آمریکا به آزادی ودموکراسی علاقهمند است، چرا از برکناری دولت انتخابی «ویکتور یانوکوویچ» در کییف حمایت کرد؟ اگر آمریکا واقعا مخالف تروریسم است، چرا سلاحهای آن در دست گروه تکفیری داعش قرار دارد و چرا از تروریستهای سوریه و لیبی حمایت به عمل آورد؟
پراودا در نهایت تحلیل واکنش کوبا به بهبود روابط با آمریکا تحلیل کرده است که کوبا پس از سپری کردن ۵۰ سال تحریم و هم اکنون با دستیابی به ذخائر نفتی معادل با ۵ر۴ تا ۵ر۹ میلیارد بشکه نیازی به آمریکا نخواهد داشت.
در این شرایط این آمریکا و شرکتهای نفتی آن هستند که از رقبای خود از جمله روسیه و اعضای گروه بریکس در استفاده از منابع نفتی کوبا عقب افتادهاند.
در این حال،اعلام عادی شدن روابط آمریکا و کوبا ، افزون بر پایان بیش از پنج دهه دشمنی میان ۲ کشور، بار دیگر نشان داد که بهره گیری از ابزار تحریم کارآمد نبوده و نیست.
فراز و نشیب در روابط آمریکا و کوبا را شاید کمتر کسی در حوزه رسانه ای و مطالعات روابط بینالملل نشنیده یا درباره آن مطلبی نخوانده باشد؛ روابطی که از اوایل دهه ۶۰ میلادی از طرف آمریکا قطع شد و پس از آنکه انقلاب کوبا به تشکیل حکومتی کمونیستی منجر شد، واشنگتن تحریم هایی تجاری علیه هاوانا وضع کرد. تحریم هایی که به دلیل جغرافیای وِیژه این جزیره کوچک نزدیک آمریکا، به نوعی به محاصره تمام عیار اقتصادی شبیه بود.
اما آنچه در طی این سال های محاصره و تحریم در کوبا اتفاق افتاد پابرجایی و ایستادگی در برابر تحریم های گسترده و همه جانبه بود؛ به نحوی که در فرجام، این دولت آمریکا بود که با اعتراف به ناکارآمد بودن این تحریم ها، روابط خود را با کوبا به حالت عادی برگرداند.
«باراک اوباما» رئیس جمهوری آمریکا، بیست و ششم آذر، در برابر دوربین های تلویزیونی ظاهر شد و در یک تصمیم تاریخی «عادیسازی روابط» دیپلماتیک میان دو کشور را اعلام کرد. اوباما در سخنانش با اعتراف به بی نتیجه بودن این سیاستها گفت: ما دیگر نمی توانیم همان کاری را بکنیم که در طول این پنج دهه انجام داده ایم و انتظار نتیجه ای متفاوت داشته باشیم.
رئیس جمهوری آمریکا هر چند گفت که سیاست انزوای کوبا با هدف حمایت از حقوق بشر صورت گرفته اما پذیرفت که این سیاست، «یک شکست» بوده است.
وی تاکید کرد که از کنگره آمریکا یک بحث «صادقانه و جدی» در مورد رفع تحریم اقتصادی یکجانبه علیه کوبا را خواهد خواست که از سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰) به اجرا درآمده است. پس از این سخنرانی، کوبا نیز ضمن اعلام عادی سازی روابط، «آلن گراس» جاسوس آمریکایی را که از سال ۲۰۰۹(۱۳۸۸) در کوبا زندانی بود، آزاد کرد.
Leave a Reply
You must be logged in to post a comment.