The Consequences of Extending the Arms Embargo against Iran

<--

پیامدهای تمدید تحریم تسلیحاتی

دیاکو حسینی

مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک

در حالی که تنها شش ماه تا انقضای مدت زمان تحریم تسلیحاتی ایران مطابق با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد باقی مانده، ایالات متحده تلاش تازه‌ای را برای محروم کردن ایران از این حق قانونی و توافق شده آغاز کرده است.

از نگاه امریکا، لغو تحریم‌های تسلیحاتی که به ایران اجازه خرید و فروش تسلیحات را می‌دهد، می‌تواند در خدمت برهم زدن موازنه قوای نظامی در منطقه مورد استفاده قرار بگیرد و ایران را که بالقوه توانایی صادرات تسلیحات را دارد به منابع مالی جدیدی دسترسی ببخشد. از دیدگاه دولت امریکا که با‌وجود فشارهای بی‌سابقه سیاسی و اقتصادی نتوانسته در پیگیری سیاست‌های منطقه‌ای‌اش به مزیت بهتری در مقایسه با گذشته دست یابد، این تغییر حقوقی، اوضاع را برای امریکا پیچیده‌تر خواهدکرد. درنظر گرفتن این مسأله به درک انگیزه‌های قوی امریکا برای به نتیجه رساندن طرح تمدید تحریم تسلیحاتی یا ارائه طرح جدیدی با همان ویژگی‌های محدود کننده، کمک می‌کند. رسیدن به چنین هدفی برای امریکا آسان یا بی‌هزینه نیست.

کشورهای مشارکت‌کننده در برجام و همین‌طور اعضای دائم شورای امنیت بخوبی می‌دانند که موافقت با چنین طرحی می‌تواند به مفاد توافق هسته‌ای برای همیشه خاتمه داده و پیامدهایی فراتر از آن به همراه داشته باشد. از جمله اینکه ممکن است ایران چنین اقدامی را خصمانه تفسیر کند و در واکنش، نه تنها به‌طور کامل از برجام بلکه همین‌طور از ان‌پی‌تی نیز خارج شود. هر کدام از این تصمیم‌ها می‌توانند اوضاع را برای همه کشورها پیچیده‌تر کنند.

از آنجایی که ایران تاکنون به هیچ‌کدام از مزایای اقتصادی برجام دسترسی پیدا نکرده، تمدید تحریم تسلیحاتی چه از طریق تفسیر قطعنامه 2231 یا صدور قطعنامه جدیدی که از نظر ایران نقض تعهدات پیشین شمرده شود، دلیلی برای خویشتن‌داری بیشتر ایران باقی نخواهد گذاشت. اعضای دائم شورای امنیت و کشورهای باقی مانده در برجام دلایل دیگری هم برای مخالفت با این سیاست جاه‌طلبانه امریکا در اختیار دارند. موافقت با این طرح، پاداش دادن به یکجانبه‌گرایی امریکاست در حالی که بدون نیاز به دیگر کشورها یا اعتنا کردن به تعهدات بین‌المللی می‌تواند به هر آنچه می‌خواهد دست پیدا کند. اگر واشنگتن در سیاست اجبار خود در رابطه با ایران موفق شود چرا نباید همین سیاست را علیه چین، اروپا و روسیه به کار بگیرد. سیاست خارجی دونالد ترامپ با این فلسفه پشتیبانی شده که ایالات متحده به‌عنوان قدرتمندترین کشور جهان می‌تواند به تنهایی و بدون اتکا به سایر کشورها آنچه را که مطلوب خود می‌داند تعقیب کند و دیگران چاره‌ای جز سازگاری و تن دادن به خواسته‌های امریکا ندارند. هر اقدامی از سوی امریکا تا امروز، فرصتی برای آزمایش درستی یا نادرستی این عقیده بوده است و نحوه مواجهه با انقضای تحریم تسلیحاتی ایران، یکی از نقاط اوج این رویارویی میان یک فلسفه توخالی و واقعیات‌ یک جهان چند قطبی است. صادرات و واردات تسلیحات و تجهیزات نظامی برای اقتصاد و امنیت ایران حیاتی نیست. تا همین امروز هم ایران در شرایط تحریم تسلیحات، نقش کلیدی در شکست داعش، احیای بازدارندگی علیه امریکا بعد از حمله موشکی به پایگاه عین الاسد و حفظ موازنه‌های نظامی در منطقه داشته و از این پس نیز صرفنظر از آنکه چه پیش آید، می‌توان همان نقش آفرینی‌ها را ادامه داده و این قابلیت‌ها را ارتقا دهد. آنچه ممکن است به واکنش شدید ایران در صورت تمدید این تحریم‌ها منجر شود، ناامیدی از چندجانبه‌گرایی و احترام به توافق‌ها و قوانین بین‌المللی است که دست‌کم خط مشی ثابت دولت آقای روحانی در هفت سال گذشته بوده است. انتخاب با اعضای شورای امنیت و کشورهای امضا‌کننده برجام است که ایران را بخشی از جامعه بین‌المللی با تعهدی دائمی نسبت به مقررات و توافق‌های متمدنانه ببینند یا کشوری که به تبعیت از آنهایی که این مقررات و توافق‌ها را زیر پا گذاشته‌اند، مسیر دیگری را آغاز می کند.

About this publication