The Biden-Putin War

<--

فرض را بر این می‌گیرم که خوانندگان ستون محک همچنان اخبار جنگ در اوکراین را دنبال و می‌خوانند بنابراین بیش از آنکه به تک تک خبرها توجه شود، به بررسی تحلیلی و تفسیری از آن می‌پردازم. از آخرین خبرها، سخنان «بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست که اعلام کرد: «… منطقه پرواز ممنوع برفراز اوکراین به جنگ جهانی سوم منتهی می‌شود. ما می‌خواهیم از تقابلی که می‌تواند به جنگ هسته‌ای تبدیل شود، جلوگیری کنیم» و خبر دیگر تقاضای مجدد «زلنسکی» رئیس جمهوری اوکراین از ناتو است که گفته: «اگر منطقه پرواز ممنوع اعلام نکنید، ناتو هدف قرار می‌گیرد.» او بار دیگر از ناتو خواست در اوکراین، وضعیت «پرواز ممنوع» اعلام کند و هشدار داد که پوتین به اوکراین بسنده نخواهد کرد. رئیس جمهور اوکراین همچنین خواهان دیدار مستقیم با پوتین شد.

روزنامه «نیورک‌تایمز» هم نوشت: «روسیه از چین درخواست کمک نظامی کرده است و برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی غرب (آمریکا و اروپا) از پکن خواست که برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی و مالی آنها برای مقابله، به کمک اقتصادی روسیه برآید.» این در حالی‌ است که صندوق بین‌المللی پول اعلام کرده است، اقتصاد روسیه به دلیل حجم وسیع تحریم‌های جدید، به زودی با یک رکود عمیق مواجه خواهد شد.

جنگ در اوکراین همچنان ادامه دارد و «مرشایمر» نظرپرداز معروف روابط بین‌الملل در مجله «اکونومیست» نوشته است: «غرب و آمریکا، مسئول اصلی بحران اوکراین هستند. تلاش برای پیوستن اوکراین به گرجستان به ناتو زیاده‌روی بود. اکنون در وضع بسیار خطرناکی قرار داریم. اگر غرب، مسکو را در میدان جنگ و تحریم‌های مالی ـ‌ اقتصادی شکست دهد، یک قدرت بزرگ را به لبه پرتگاه هل داده و پس از آن ممکن است پوتین به استفاده از سلاح‌های اتمی روی بیاورد.»

از آخرین خبرها، دیدار معاونان ارشد وزارت خارجه آمریکا و چین در ایتالیاست که درباره جایگاه چین و نگاه دولت آن در ادامه بحران اوکراین و مسیرهای رسیدن به مصالحه در این بحران گفتگو و تبادل نظر کردند. دولت چین تا اینجای کار فاصله خود را با اتخاذ روش «بی‌تفاوتی» و دادن رأی «ممتنع»‌ در سازمان ملل درباره جنگ اوکراین، حفظ کرده است.

تا اینجا، همانگونه که در محک نوشته شد، در حالی‌که توازن سه ابر قدرت چین، آمریکا و روسیه با جنگ پوتین ـ بایدن در اوکراین به‌هم خورده است و بیشترین زیان را نیز در اروپا، دولت‌های آلمان و فرانسه به‌خصوص در بخش انرژی و دریافت نفت و گاز از روسیه و تبادل‌های تجاری دیده‌اند، اما، چینی‌ها همچنان خود را در حاشیه نگهداشته‌اند، زیرا حاصل این جنگ را زورآزمایی بایدن (آمریکا) و پوتین(روسیه) می‌دانند که تا اینجای کار نیز هر دو دچار مخمصه شده‌اند و این جنگ را جنگی «کور» که هر چه طولانی‌تر شود خطرناک‌تر خواهد شد، اما حاصل آن بن‌بست هر دو رهبر آمریکا و روسیه خواهد شد. لاجرم اتحادیه اروپا به سرعت سیاست‌های تجاری و اقتصادی خود با چین را وسعت بیشتری خواهد داد. به‌خصوص دوران سیاست‌های ضد چینی (ترامپ) حاصلی نداشته و سپری شده است. ترامپ در دوران ریاست جمهوری چهار ساله‌اش، چند بار این جمله را به‌صورت یک راهبرد اعلام کرده بود که: «چین دشمن ما» و روسیه «رقیب و همکار ما»ست. بایدن در جنگی که آن را می‌توان جنگ بایدن ـ پوتین خواند، مسیر را برای قدرت‌نمایی مالی، تجاری و اقتصادی چین به‌خصوص با اروپا هموار ساخت.

جنگ اوکراین تا اینجای کار نشان داده است که به‌جز تخریب و ویرانی و آوارگی بیش از دو میلیون نفر از شهروندان اوکراینی حاصلی نداشته است. پوتین اگرچه هرگونه مخالفت‌های مدنی شهروندان روسی را سرکوب و مهار کرده است، اما هرچه جنگ طولانی‌تر شود، به دلیل بحران مالی روسیه ناشی از تحریم‌های همه‌جانبه و حداکثری غرب (آمریکا و اروپا) این کشور نه تنها دچار انزوای بین‌المللی خواهد شد که در درون روسیه هم با بحران‌های گوناگون مواجه می‌شود. به‌خصوص که در اروپا و علی‌الخصوص در دو کشور اصلی آن آلمان و فرانسه بروز تنش‌های اجتماعی و خسارت‌های اقتصادی دور از ذهن نیست.

جنگ اوکراین مصاف بایدن و پوتین شده است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی در غرب بر این باورند که حاصل این جنگ پایان عمر سیاسی بایدن و پوتین خواهد بود. در این میان در حالی‌که توازن قدرتی سه ابرقدرت چین، روسیه و آمریکا به‌هم خورده است، این شهروندان عادی اوکراینی، روسیه و در آینده نزدیک مردم در کشورهای اروپا هستند که پیامدهای تخریبی ناشی از این بحران را خواهند پرداخت. جنگ در اوکراین حتی اگر به آتش‌بس یا مصالحه هم برسد، زخم عمیق خود را بر اصل سیاست «تنش‌زدایی» برجای خواهد گذاشت و از پی نظامیگری، بحران‌‌های اجتماعی و زیستی برای شهروندان در بسیاری از کشورها ایجاد خواهد شد. مردم در سراسر جهان، جنگ گریز شده‌اند؛ در حالی که بایدن و پوتین همچنان بر طبل جنگ می‌کوبند. زخمی که جنگ پوتین در اوکراین به جای گذاشته است در آینده‌ای نه چندان دور همه دولت‌ها و علی‌الخصوص شهروندان کشورها را دچار تلاطم و تنش‌های گوناگون خواهد کرد.

About this publication