The Effect of the US Midterms

<--

پی‌آمدهای انتخابات در آمریکا

ابوالقاسم قاسم زاده

سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱

بنابر عرف سیاسی، انتخابات هر کشوری، نمایه آینده را هرچند به‌طور نسبی آشکار می‌سازد. در کشورهایی که قاعده سیاست‌ورزی براساس تشکیل احزاب و رقابت‌ آنها در شناخت مشکلات جامعه و ارائه برنامه برای حل مشکلات است تا رأی اکثریت مردم را بدست آورند، اولین پی‌آمد آن چرخش قدرت سیاسی است. اما این قاعده که سنت قانونی حاکمیت در غرب است بعد از سال‌های طولانی، اینک در سلطه سرمایه‌های کلان سرمایه‌داران بزرگ قرار گرفته است. در این تقابل، رسانه‌های عمومی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و جهت‌گیری‌های آنها بر فضای انتخاباتی و تقابل احزاب تأثیر مستقیم می‌گذارد. بسیاری از جامعه‌شناسان اکنون بر این باورند که فراگیری تکنولوژی رسانه‌ای، مهم‌ترین قدرت افکارسازی را پیدا کرده است. این قدرت رسانه است که تقابل احزاب را شاخص دمکراسی در غرب ترسیم می‌کند تا حزبی پیروز و حزب دیگری شکست انتخاباتی را پذیرا شود.

سال‌های سال است که سرمایه‌داران بزرگ صهیونیست در آمریکا و اروپا، سرمایه‌های کلان مالی خود را معطوف به رسانه‌سازی و چرخه مدیریت «گفتمان» برای هدایت افکار عمومی و انتخاب آنها قرار داده‌اند. در زمان انتخاب و در میدان مبارزات نمایندگان و نامزدهای انتخاباتی از احزاب رقابت براساس ارائه برنامه‌ها برای حل و فصل مشکلات و گامی به جلو برداشتن در همه گزارش‌های صوتی و تصویری رسانه‌ها چنان به نمایش درمی‌آید که رأی دهنده به اوج تصمیم‌گیری و انتخاب «آینده بهتر» برسد. اما اکنون در اغلب کشورهای غربی و به‌ویژه در آمریکا مردم بعد از سال‌ها تجربه بر این باورند که سیاست و سیاستمداری از اساس،‌کثیف است و انحصار قدرت، مهم‌ترین شاخصه آن است و این حزب یا آن حزب، به خودی خود از دیکتاتوری اجتناب نمی‌کند و همچنین رأی عموم مردم را در تعریف قدرت و البته کنترل آن براساس قانون امکان‌پذیر می‌سازند.

در انتخابات کنگره (مجلس و سنا) در آمریکا آشکارا نشانه‌های تشکیل حزب سوم متفاوت از دو حزب حاکم علنی شد.

واقعیت این است که مردم سراسر آمریکا که شاکله مدیریت فدرال در ایالت‌های خود را تجربه می‌کنند از نبرد قدرت دو حزب حاکم در کنگره و کاخ سفید در مرکزیت واشنگتن خسته شده‌اند. مردم حتی آنها که پای صندوق‌های رأی حاضر شدند، گفتند برای «نبرد قدرت» دو حزب حاکم رأی می‌دهیم و گمان نداریم رأی انتخاباتی، مشکلی از مردم و بحران‌های ما حل و فصل کند!

در این انتخابات بار دیگر «ترامپ» چهره‌ساز شد و با شعار «موج قرمز» به میدان مبارزات انتخاباتی آمد. طرف دیگر را «حزب دمکرات» با رنگ آبی و با رهبری «بایدن» گرفت که در آستانه عبور از دو سال پایانی چهار ساله ریاست جمهوری آمریکا است. نتیجه انتخابات چنین شد که با ۲ رأی افزون‌تر در «سنا» دمکرات‌ها (آبی) پیروز شدند و در مجلس نمایندگی با تفاوت آراء کمتر از ۱۲ رأی، جمهوریخواهان اکثریت شکننده را بدست آوردند.

اغلب تحلیلگران سیاسی در آمریکا بر این باورند که دو سال پایانی بایدن مرحله بسیار مشکل و پیچیده‌تری خواهد شد که هزینه‌های آن را در سراسر کشور، مردم آمریکا باید بپردازند، به ویژه که در اثر تقابل با روسیه در حالی که جنگ در اوکراین همچنان ادامه دارد، سراسر غرب (اروپا و آمریکا) گرفتار بحران‌های گوناگون شده‌اند. از سوی دیگر تنش آمریکا و چین و به صدا درآمدن خطر «جنگ اتمی» است که از دبیرکل سازمان ملل تا «پاپ» رهبر کاتولیک‌های جهان تا «کیسینجر» سیاستمدار کهنه‌کار و… مدام هشدار می‌دهند، همچنین انواع بحران‌ها از بحران‌ آب و هوایی و محیط زیست گرفته تا رشد فزاینده تورم و بالا رفتن منحنی بیکاری و فقرزدگی و بحران آوارگی و مهاجرت‌ها به اروپا و آمریکا تا مسکوت ماندن معاهده برجام و دامن زدن به تقابل در منطقه خاورمیانه و بازگشت «نتانیاهو» به نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی و… مشکلات و بحران‌هایی هستند که بایدن با کسب آراء لغزنده در انتخابات کنگره (مجلس و سنا) با آن‌ها مواجه است.

پی‌آمد نهایی انتخابات اخیر در آمریکا نه تنها مسیر را برای دو سال آینده ترامپ و به‌ویژه سه کشور اصلی و عمده اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) آسان‌تر و هموارتر نکرد که بر ابهام آینده جامعه بین‌المللی افزود.

About this publication