Who Has the Last Word in Ahmadinejad's NBC Interview?

<--

درباره مصاحبه ان.بی.سی با احمدی‌نژاد

حرف آخر را چه کسی خواهد زد؟

نادر فکوهی

سنت مصاحبه رؤسای جمهور ایران با کانال‌های تلویزیونی بین‌المللی آمریکا از همان اولین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال ۷۶ آغاز شد.

او اولین رییس‌جمهور ایران بود که به طور زنده در برابر دوربین شبکه سی.ان.ان نشست و به سؤالات کریستین امانپور پاسخ داد.

همواره در دستاوردهای دو سال اول ریاست جمهوری محمد خاتمی، همواره به این مصاحبه‌ استناد می‌شد. چرا که او توانسته بود در آن گفت و گو، ماجرای دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را به عنوان یکی از اصلی‌ترین دلایل عدم ارتباط دیپلماتیک تهران و واشنگتن معرفی کند.

در واکنش به وی، هفته بعد مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا بابت دخالت دولت کشورش در آن کودتا از «ملت» ایران «رسماً» عذرخواهی کرد و همین واکنش نمادین او، همواره به مثابه امکان آغاز مناسبات دیپلماتیک دو کشور مطرح بوده است. به ویژه آن‌که در همان مقطع، مک‌کوری، سخنگوی دوم وقت کاخ سفید، مراتب امتنان بیل کلینتون را نیز از سخنان محمد خاتمی درباره مردم آمریکا اعلام کرد.

خاتمی در سفری که برای شرکت در اجلاس شورای عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک داشت هم با سی.ان.ان، و همان مصاحبه‌کننده، گفت و گویی زنده داشت. اما آن زمان، روند شکست پروژه های اصلاح‌گرایانه او آن‌چنان شتابان بود که گفته‌هایش درباره صلح، نفس مذاکره با مردم آمریکا و … در یادها نمانده است.

در امتداد این سنت، محمود احمدی‌نژاد نیز تا کنون دو بار با کانال‌های پربیننده آمریکایی گفت و گو کرده است. او از جمله سوژه‌های جذابی است که در مقطع پخش برنامه او، قیمت تبلیغات تلویزیونی افزایش می‌یابد.

بسیاری در جهان مایلند که او، طنز تنیده در کلامش و این را که به تمامی سؤالات با ادبیاتی خاص پاسخ می‌دهد، بارها ببینند و کنجکاوانه، تنها رییس‌جمهوری را که پس از جنگ دوم جهانی شعار «اسراییل باید از صحنه روزگار حذف شود» را سر داده، تجزیه و تحلیل کنند.

از همین جهت هم بود که کریستین امانپور و پریسا خسروی در سفر دو سال قبل وی به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، تمام تلاششان را کردند که برای پنج دقیقه هم که شده، با وی به طور اختصاصی مصاحبه کنند.

این در حالی بود که احمدی‌نژاد «بنا به توصیه‌ها» گفت و گو با سی.ان.ان را لغو کرده بود و سرانجام در هتلی که اقامت داشت، از خبرنگار این شبکه پذیرایی کرد.

اما غیر از سی.ان.ان، شبکه سی.بی.اس نیز دو سال قبل در قالب برنامه مشهور «۶۰ دقیقه» با احمدی‌نژاد گفت و گو کرد. گفت و گویی که به دلیل عدم اشراف مصاحبه‌کننده، مایک والاس، به مسائل ایران، با تفوق کلامی مطلق احمدی‌نژاد همراه بود و بیش از آن‌که سخنان تکراری احمدی‌نژاد نظر منتقدان را جلب کند، ناتوانی‌های والاس، سویه اصلی انتقادها را برانگیخت.

حال اما در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ سیاسی معاصر که ایران درگیر یکی از پردامنه‌ترین، جنجالی‌ترین و البته پیچیده‌ترین مسائل دیپلماتیک خود شده است، شبکه ان.بی.سی آمریکا با او به گفت و گو نشسته است. آن هم در مقطعی که ایران در واپسین روزهای اولتیماتوم غرب درباره تعلیق غنی‌سازی قرار دارد.

مصاحبه او با برایان ویلیامز که شعار او «خبرنگاری خوب مساوی با روابط عمومی بد» است، دوشنبه‌شب در حالی پخش شد که احمدی‌نژاد در برابر سؤالاتی به غایت ریز و دقیق قرار گرفته بود.

مصاحبه‌کننده با تسلط کامل توانست احمدی‌نژاد را به موضع دفاعی همیشگی‌اش یعنی پرسیدن سؤال پرسیده شده وادارد. تا جایی که گویی این احمدی‌نژاد است که از ویلیامز درباره سیاست خارجی امریکا از جنگ جهانی اول تا کنون سؤال می‌کند. چرا که به هر حال مثل همیشه سخنان احمدی‌نژاد مملو از شعارهای تکراری و جواب‌های غیر دقیق و غیر دیپلماتیک بود و بعید است که بتوان از لابه‌لای آن‌ها انسجامی از سیاست ایران در برابر اولتیماتوم غرب بیرون کشید. هرچند که بنا به گفته خود آقای پرزیدنت «در ایران هر کس موضع خود را دارد.» لذا باید دید موضع چه کسی بر دیگران «برتری» خواهد یافت.

About this publication