Obama Has Been Neutralized

<--

پيشنهاد اخير رئيس جمهور کشورمان در خصوص گفتگوي رودر رو با باراک اوباما در خصوص مسائل جاري در نظام بين الملل شوک شديدي به مقامات کاخ سفيد وارد نموده است.آنها هم اکنون خود را در برابر پيشنهادي شفاف مي بينند که ديگر قدرت شانتاژ تبليغاتي و رسانه اي در برابر آن ندارند.رئيس جمهور كشورمان با بيان اينكه ايران اهل گفتگو و منطق است از رئيس جمهور آمريكا دعوت كرد تا در مقابل رسانه‌ها با وي به گفتگو بنشيند.حتي رئيس جمهور کشورمان زمان و مکان پيشنهادي اين گفتگو را نيز معين کرد تا اعتماد به نفس خود را در اين خصوص اثبات نمايد:

” من آخر شهريور براي شركت در مجمع عمومي به آمريكا خواهم رفت و بر همين اساس اعلام مي‌كنم كه آقاي اوباما قبول كند تا با من مثل دو مرد در مقابل رسانه‌ها گفتگو كند تا مشخص شود كه راهكار چه كسي براي اداره جهان بهتر است. “

به راستي در صورت برگزاري چنين مناظره مستقيمي اوباما مي خواهد چه چيزي به رئيس جمهور کشورمان بگويد؟آيا اوباما مي خواهد از وعده هاي دروغين خود در عراق و افغانستان بگويد؟آيا رئيس جمهور دموکرات آمريکا مي خواهد از تداوم دست اندازيهاي کاخ سفيد به ديگر مناطق دنيا دفاع کند؟بديهي است که در صورت برگزاري هر نوع مناظره و گفتگوي مستقيمي ميان اوباما و رئيس جمهور کشورمان،رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا ديگر ابزارهاي تبليغاتي هميشگي را جهت تزئين يا تحريف سخنانش در اختيار نخواهد داشت و به راحتي در اين دوئل تسليم خواهد شد.از اين حيث مقامات آمريکايي که نسبت به بازنده بودن خود در ميدان مناظره و گفتگو با ايران اذعان دارند در برابر پيشنهاد اخير آقاي احمدي نژاد با احتياط برخورد نموده اند. آنها از يک سو نتوانسته اند ترس خود را از برگزاري اين مناظره پنهان کنند و از سوي ديگر،نمي توانند به دليل تمرکز افکار عمومي جهان با آن مخالفت کنند.تحليلگران مسائل سياسي و بين‌المللي مسلط به رويدادها و تحولات مربوط به ايران و آمريكا معتقدند رئيس جمهوري آمريكا حاضر به مناظره با همتاي ايراني خود نخواهد شد چون مي‌داند رئيس جمهور ايران با طرح مسائل حساس او را به چالش خواهد كشيد. در حال حاضر اوباما قدرت پاسخگويي به مسلم ترين انتقادات موجود عليه خود را ندارد، حال چنين ناتواني و ضعفي در صحنه مناظره بيشتر به چشم خواهد آمد.

رئيس جمهوري آمريكا چون مي‌داند در مناظره با احمدي نژاد بايد به سئوالات چالشي وي درباره مسائل حساس نظير دلايل و ريشه هاي حمايت مطلق ايالات متحده از رژيم صهيونيستي پاسخ بدهد، به هيچ عنوان نسبت به برگزاري چنين مناظره اي اميدوار نيست.تاخير اوباما در پاسخدهي مثبت به برگزاري اين مناظره نشان در همين مسئله دارد.اوباما در برابر اين سئوالات پاسخي براي گفتن ندارد.مارينا پورتنايا كارشناس و تحليلگر مسائل سياسي و خبرنگار شبكه راشا تودي در نيويورك در اين زمينه اعتقاد دارد بسيار بعيد است كه اوباما حاضر به مناظره رو در رو با احمدي نژاد آن هم در مقابل دوربين رسانه ها شود. البته دليل امتناع اوباما از اين مناظره و حضور رودر رو نيز به طور کامل مشخص است.مقامات آمريکايي در عمل توجيهي براي اقدامات مداخله جويانه خود در نظام بين الملل ندارند ،از اين رو ترجيح مي دهند از گفتگوهاي چالشي با ديگران در اين خصوص پرهيز نمايند.

پورتنايا نيز همانند بسياري از تحليلگران ديگر معتقد است در چنين مناظره اي، طرف ايراني با منطق و دست پر وارد خواهد شد و طرف آمريكايي درخصوص مسائل جهاني از منطق قوي و مورد پذيرش افكار عمومي براي عرض اندام در برابر منطق طرف ايراني برخوردار نخواهد بود.

واقعيت امر اين است که دو حزب دموکرات و جمهوريخواه آمريکا هيچ گاه نگاهي واقع بينانه نسبت به تحولات خاورميانه و نظام

بين الملل نداشته اند.اين فقدان درک عميق از مسائل و تحولات منطقه و جهان در ميان اعضاي هر دو حزب اصلي آمريکا قابل مشاهده است.اگرچه مقامات آمريکايي در دوران رياست جمهوري اوباما بارها از تعهد واشنگتن نسبت به مذاکره با تهران خبر داده اند اما تهران نسبت به صوري و بي فايده بودن اين تعهد آگاه است.واقعيت امر اين است که تناقض بين گفتار و رفتار مقامات آمريکايي به اندازه اي روشن است که هيچ کس نمي تواند منکر اين پارادوکس شود.دموكراتهاي كاخ سفيد همچنان در تجزيه وتحليل معماي تهران سرگردان وناتوان مانده اندو هر لحظه بر شدت

و حدت اين ناتواني افزوده مي شود.ايالات متحده آمريكا از يك سو

نمي تواند نقش خود را در نا آرامي هاي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم در ايران انكار نمايد و از سوي ديگر،احساس نياز به تهران ذهن استراتژيستهاي كاخ سفيد را به شدت درگير ساخته است.هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا صراحتا اعتراف نموده است كه واشنگتن در جريان آشوبهاي پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در ايران، براي حمايت از آشوب طلبان كارهاي پشت پرده زيادي انجام داده است و همچنان به فعاليت خود ادامه مي‌دهد.

هيلاري كلينتون در اين خصوص مي گويد:“ ما پشت پرده كار مي‌كرديم. ما كارهاي زيادي مي‌كرديم تا بدون اينكه سر راه واقع شويم واقعا به معترضان قوت ببخشيم و ما همچنان به حمايت لفظي و پشتيباني از مخالفان ادامه مي‌دهيم. آمريكا نگران آن بوده است كه فاش شدن حمايتش از آشوب طلبان موجب شود كه مردم و رهبري ايران عليه معترضان متحد شوند. “

به عبارت بهتر وزير امور خارجه ايالات متحده صراحتا اذعان نموده است که کاخ سفيد در جريان آشوبهاي تهران مداخله اي مستقيم داشته است.آيا با وجود اين مداخله جويي ها اساسا مذاکره و گفتگو(از نوعي که مدنظر ايالات متحده است)محلي از اعراب دارد؟بدون شک برگزاري اين مناظره ضربه تبليغاتي و رسانه اي سختي به باراک اوباما رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا وارد خواهد کرداما مذاکره و گفتگويي که مدنظر رئيس جمهور کشورمان مي باشد با آنچه مدنظر اوباما و هيلاري کلينتون است متفاوت مي باشد.افشاگري چهره واقعي ايالات متحده آمريکا و طرح پرسشهايي منطقي که واشنگتن نيز پاسخي براي آنها نداشته و ندارد،پرده برداري مستقيم از چهره کاخ سفيد در برابر انظار جهانيان محسوب مي شود.در اينجا امتياز دهي و امتياز گيري اساسا محلي از اعراب ندارد

About this publication