روزنامه جمهوري اسلامي
11/11/1390
سرويس خبر: سرمقاله
پشت پرده حضور طالبان در قطر
بسمالله الرحمن الرحيم
قطر طي روزهاي اخير ميزباني مذاكره ميان گروه افراطي طالبان و آمريكا را برعهده داشته است، مذاكراتي كه مقامات آمريكايي از آن به عنوان كمك به استقرار صلح در افغانستان ياد كردهاند ولي ناظران سياسي، اهداف اين مذاكرات را فراتر از موارد رسمي اعلام شده دانستهاند.
براساس گزارشها، 8 نفر از اعضاي ارشد طالبان مستقر در خاك پاكستان، وارد قطر شده و با چند مقام از وزارت خارجه آمريكا به مذاكره پرداختهاند. نكته قابل تأمل، عدم دعوت از دولت كرزاي در اين مذاكرات است. چندي قبل نيز اعلام شد طالبان در قطر دفتر سياسي داير كرده است كه اين اقدام نيز قطعاً با هماهنگي آمريكا بوده است.
پيرامون اين تحول چند نكته حائز اهميت وجود دارد كه به آنها ميپردازيم.
1 – نخستين نكته اين است كه اساساً پذيرش مذاكره با گروه طالبان، كه آمريكائيها همواره آن را گروهي تروريستي خوانده و به همين بهانه در سال 1380 به افغانستان لشكركشي كردند، بارزترين نشانه شكست آمريكا در حمله به افغانستان ميباشد. درست 10 سال قبل دولت آمريكا به فرمان جورج بوش، افغانستان را هدف هجوم نظامي خود قرار داد با اين مستمسك كه گروههاي افراطي طالبان و القاعده را به بهانه اينكه در انفجار برجهاي دوقلوي نيويورك دست داشتهاند نابود سازد. در آن زمان بوش وعده داد كه در مدتي نه چندان طولاني، اين گروهها را از بين خواهد برد ولي پس از 10 سال نه تنها موفق به نابود كردن اين گروهها نشد، بلكه اكنون با طالبان بر سر يك ميز نشسته است تا توافق اين گروه را براي صلح! جلب كند.
2 – نكته بعدي اين است كه عدم دعوت از دولت افغانستان در مذاكرات، اين مفهوم را در بر دارد كه طرح مصالحه دولت كابل با طالبان كه غربيها پشت پرده آن بودند عملاً به بن بست رسيده است و آمريكاييها ديگر اميدي به آن ندارند. قرار بود شوراي عالي صلح افغانستان كه مجمعي متشكل از 70 نفر از سياستمداران و رهبران قومي و قبيلهاي افغانستان است با طالبان مذاكره نمايد تا بلكه اين گروه را به كنار گذاشتن سلاح و ورود به حكومت كنوني افغانستان ترغيب كند كه با توجه به مسائل اخير، اين طرح به شكست انجاميده است.
3 – اقدام شتاب زده دولت آمريكا در مذاكره رودررو با طالبان، هدف انتخاباتي نيز دارد، به اين معني كه دولت باراك اوباما در آستانه انتخابات تلاش دارد تا با معامله با اين گروه و دادن وعده قدرت به آن در صحنه سياسي افغانستان، آنرا به پذيرش شرايط مورد نظر آمريكا تشويق نمايد و از اين طريق، بتواند از آن به عنوان دستاورد خود براي مبارزات انتخاباتي بهره ببرد. اوباما و دمكراتها اكنون كه مجبور شدهاند بدون دستيابي به اهداف خود، جدول زماني خروج از افغانستان را بپذيرند براي جبران اين شكست سعي ميكنند به هر نحو ممكن سران طالبان را به يك صلح نيم بند ترغيب نمايند تا قدري از تبعات اين شكست بكاهند.
4 – ترديدي نيست كه طالبان يك گروه تروريستي است و در مدت پنج سال حكومتش در افغانستان و بعد از آن اقدامات ضد بشري فراواني كرده و جنايات زيادي را عليه ملت افغانستان مرتكب شده است. از اين رو مذاكره آمريكا با اين گروه و به رسميت شناختن آن، به مفهوم حمايت از تروريسم و افراطي گري ميباشد و آمريكا بر خلاف ادعاهاي خود، زماني كه پاي منافعشان به ميان ميآيد، به سهولت از اين گروههاي تروريستي حمايت ميكنند. در اين مذاكرات، حق ملت افغانستان، كه طرف اصلي ماجرا ميباشد، كاملاً ناديده گرفته شده است چرا كه افغانيها هرگز مايل به صلح با اين گروه تروريستي نميباشند ولي دولت آمريكا دستيابي به اهداف خود را فراتر از مصالح ملت افغانستان ميداند.
6 – اساساً باني شكل گيري، فعاليت و رشد گروههاي تروريستي قدرتهاي استكباري به خصوص آمريكا ميباشد. در مورد طالبان نيز اين مسئله صدق ميكند چنانكه در چندين مورد، مقامات آمريكايي به اين واقعيت اذعان كردهاند كه طالبان را آنها به وجود آوردهاند تا به ادعاي آنها، مانع اقدامات و پيشروي شوروي سابق در افغانستان باشند.
7- در اين ميان، نقش امير و ساير شيوخ قطر نيز قابل تأمل است كه وظيفه دلالي و كارچاق كني به نفع آمريكا و سياستهاي واشنگتن را پيشه كردهاند. قطريها درحالي كه خود را مدافع منافع جهان عرب معرفي مينمايند، در عمل، كاملاً در چارچوب سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي حركت ميكنند. اين نقش مرموز و مزورانه قطريها در تحولات منطقه و انقلابهاي مردمي در كشورهاي عربي پررنگتر است. شيوخ قطر به موازات دلاليهائي كه براي رژيم صهيونيستي در جهان عرب ميكنند، از طريق همكاري با ناتو در ليبي و پيشنهاد اعزام نيروي نظامي به سوريه و پرداخت دلارهاي نفتي به مخالفان بشار اسد نيز مشغول خدمت به آمريكا و صهيونيستها بوده و هستند.
8 – و نكته آخر اينكه آمريكا ميخواهد از طريق مصالحه با طالبان، به اين گروه افراطي قدرت بدهد و آن را وارد معادلات منطقهاي نمايد تا به عنوان يك مركز تهديد بالقوه در اختيار آمريكا باشد و هر زمان كه منافع آمريكا اقتضا كرد از اين اهرم تهديد بهره بگيرد. آمريكا دريافته است كه اين گروه در بخشهايي از افغانستان و پاكستان داراي پايگاه است. بهزعم آمريكاييها، مهار كردن و كنترل اين گروه افراطي ميتواند ابزاري باشد تا از آن براي فشار آوردن بر كشورهاي همسايه افغانستان بهرهبرداري كند.
با اينهمه، ترديدي نيست كه شيوخ قطر در جريان تحولات سريع منطقه عربي خاورميانه بازنده بازيهائي خواهند بود كه آغاز كردهاند. آنها از شرايط جديد جهان عرب ارزيابي درستي ندارند و از اين واقعيت بيخبرند كه موج بيداري ملتها در منطقه، نفوذ آمريكا و موجوديت مهرههايش را يكجا زايل خواهد كرد. در جريان اين زوال حتمي، دلالهاي صهيونيسم و تروريسم، از جمله شيوخ قطر، در صف اول قربانيان قرار خواهند داشت.
http://www.jomhourieslami.com/1390/13901111/13901111_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
Leave a Reply
You must be logged in to post a comment.